دلی به وسعت دریای کدر نمی خواهم،
برای من دلی به شفافیت یک لیوان آب ،کافیست . . .
.
قورت می دهم سنگینی دردهایم را که گره خورده در گلو!
نفس عمیقی می کشم
چشمهایم می سوزند
قلبم آتش می گیرد
غم! صدایم را می شنوی؟!!! شانه های من برای وزن سنگین تو خیلی کوچک است!
دیگربه خوابم نیا؛
خوابم رارنگی میکنی،روزم راسیاه!
خواب تنهاپناه من است
بی پناهم نکن...
בلـــَم گرفتــﮧ...
از همــﮧ ی بــی تفآوتــی هآ...
از همــﮧ فــَرآموشی هآ...
از هَمﮧ بــی اعتمــآدی هآ...
کــآش معلــمی بود و انشـ ـ ـــآیی مــی خوآســت...
"روزگــآر خوב رآ چگونــه مــی گــُذرآنید؟؟؟ کــ ـور بـ ـآش بـ آنــ ـو ... !
بانوجان ....امابدان ..تمام اين هرزگي هابراي خودشان مجازهست....!!!!!!!
بانوجان اگر گـــاهی میرنجانمت، ببخش!!! خسوف تقدیــر است... مـــاه من!!!!
روزی از میان این همه تبر
دفتر عشق تموم شد همیـشه سکـوت خــوب نیــست بـه فـــقـر ِ احــسـاس ِ”انـــسـانیّـــت”دچــــار شــدیـــم ! آلـــیــــس کـــجـــایـــی؟! این روزها پر است از انسانهایی با ظاهر زیبا . نگـــــــران نباش، چه زیبا نقش بازی می کنیم …
و چه آسان در پشت نقابهایمان پنهان می شویم ؛ حتی خدا هم از آفرینش چنین بازیگرانی در حیرت است … تنهــایـم … هـر چہ از دست میـرود بگذار بـرود … اگر تو نبـــودی مــن بی دلـــیل ترین اتفـــاق زمیـــن بــودم
تو هـــستی
و مـــن محکمترین بهانه خلقت شدم..
باید برای ادما مثل بالش باشی
سرد باشی دوستت دارن ولی اگر گرم باشی میگیرن می پیچوننت خاطــــــره
ببینمت . . . خیلی دوست دارم بدونم!! گفت تا ابد تنهایت نمیگذارم انسان ها عموما دو دسته اند :
تـــو و بقیــــه . . . خدایـــــــــــااااا …
من دلـــم را صــابــون زدم به عـشـــق او چـــرا چـشـمانـم می سـوزنــــد؟ … به تو که فکر می کنم خدايا به آنان كه ادعاي عاشقي تو را دارند اگه کثافت رو با خودکار معطر بنویسی هم نسلـی هستــیـم ، مــزرعـه را.. آرزوی کسی نباش نیمه گمشده را بیخیال شو لطفا ، اگر سهم تو بود که گم نمی شد !
یه میز هرچقدرم که گرون قیمت و شیک و سلطنتی باشه
اگه ۴تا پایه ش مثل هم و یه اندازه نباشن میز نمیشه … کسی رو پیدا کن که پایت باشه ! اگه بهش زنگ میزنى , رد میکنه…
اگه بهش میگى دوستت دارم , اون فقط میخنده…
اگه شبـــــآ بدون شب بخیر گفتن تو خوابش میبره…
یعنى تاریخ انقضاى تـــــو تو دلش تموم شده
انگار این یـــــه قـــــانونه
بآ قانون آدمـــــآ نجنگ…
غرورت لـــــه میشه…
گفتم بیا…گفت پاهایم یخ زده…به پایش سوختم… پاهایش گرم شدو رفت… ادم بشو نیستم بالبخندت خر میشوم بادوریت سگ |
|